loading...
مسجد نبی اکرم (ص)
اسماعیلی بازدید : 472 پنجشنبه 29 مرداد 1394 نظرات (0)

 

 زيارت‏امام‏رضا (ع)

(و روى علىّ بن مهزيار عن ابى جعفر محمّد بن علىّ الثّانى صلوات اللَّه عليهما قال قلت له جعلت فداك زيارة الرّضا صلوات اللَّه عليه افضل ام زيارة ابى عبد اللَّه الحسين صلوات اللَّه عليه قال زيارة ابى‏افضل و ذلك انّ ابا عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه يزوره كلّ النّاس و ابى صلوات اللَّه عليه لا يزوره الّا الخواصّ من الشّيعة.)

و به سى و نه سند صحيح و پنج سند حسن كالصحيح منقولست از على كه عرض نمودم به حضرت امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه كه فداى تو گردم زيارت حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه افضل است يا زيارت حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه حضرت فرمودند كه زيارت پدرم افضل است زيرا كه حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه را همه مردمان زيارت مى‏كنند و پدرم را زيارت نمى‏كنند مگر خواص از شيعه.

جمعى از مشايخ چنين مى‏گفتند كه مراد از خواص شيعه شيعه اثنى عشريست چون مصطلح علما آنست كه شيعه كسى است كه حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه را خليفه بلا فصل دانند، و بنا بر اين سيزده فرقه باطله نيز داخلند در شيعه، و هر كه حضرت امام رضا را امام مى‏داند بقيه ائمه را نيز امام مى‏دانند پس چون شيعه اثنا عشرى زيارت آن حضرت مى‏كنند و بس، زيارت آن حضرت دليل تشيع است و تتميم سخن ايشان باين است كه چون ايشان مؤمن و مسلمند هر جا كه ايشان باشند و از فرق باطله نباشند اميد نزول رحمت الهى بيشتر است، و اظهر آنست كه مراد از شيعه:

اثنى عشرى است و خواص شيعه علماء و صلحايند كه تابع ثوابند و اكثر عوام تابع شهر تند پس جائى كه خواص شيعه روند متبع است با آن كه نزول رحمت الهى نيز هست، و يا آن كه چون شيعه و سنّى به زيارت حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه مى‏روند مهجور نيستند بخلاف روضه حضرت كه خواص مى‏روند و خواص كم مى‏باشند، روضه آن حضرت مهجور است در آنجا بيشتر مى‏بايد رفت و اين رفتن از جهة تقويت اعتقادات ايشان مطلوبست.

و مؤيد اين معنى است حديث حسن كالصحيح كه عبد العظيم از حضرت‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 550

امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه رخصت مى‏طلبيد كه به زيارت حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه رود فرمودند كه باش پس بيرون آمدند و آب ديده ايشان روان بود و فرمودند كه زايران جدم حضرت امام حسين بسيارند و زيارت كنندگان پدرم در طوس قليلند. و بعد از اين نيز خواهد آمد در حديث حمزة بن حمران و گذشت كه حضرت سيد الأنبياء صلوات اللَّه عليه فرمودند: كه كسى بر حمزه گريه نمى‏كند، و اهل مدينه عهد نمودند كه اوّل گريه بر حمزه كنند و از اين جهت است كه تجويز كرده‏اند مرمت و زينت قبور انبياء و اوصياء را كه سبب زيادتى اعتقاد عوام مى‏شود و مبادا به سبب ترك اين ضعفى در اعتقادات ايشان به همرسد.

(و روى عن احمد بن محمّد بن ابى نصر البزنطىّ قال قرات كتاب ابى الحسن الرّضا صلوات اللَّه عليه ابلغ شيعتي انّ زيارتى تعدل عند اللَّه الف حجّة قال قلت لأبي جعفر يعنى ابنه صلوات اللَّه عليه الف حجة قال اى و اللَّه و الف الف حجّة لمن زاره عارفا بحقّه)

و به پانزده سند صحيح و حسن كالصحيح منقولست از بزنطى كه گفت خواندم نامه نامى حضرت ابى الحسن على بن موسى الرضا صلوات اللَّه عليه را كه نوشتند بودند كه برسان به شيعيان من كه زيارت من نزد حق سبحانه و تعالى برابر است با هزار حج و احمد گفت كه چون به خدمت حضرت امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه رسيدم از جهة طمأنينه قلب عرض نمودم كه حضرت فرموده‏اند كه زيارت آن حضرت برابر است با هزار حج آيا قول حضرتست چون مكاتبه است و ليس الخبر كالمعاينه يا از روى مبالغه فرموده‏اند يا از جهة جمعى از خواص فرموده‏اند حضرت فرمودند كه آرى و اللَّه كه چنين است و با هزار هزار حج برابر است از جهة كسى كه حضرت را خوب شناخته باشد يعنى از خواص اثنى عشرى باشد على الظاهر نه آن كه‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 551

اثنى عشرى فاسق باشد، يا همين امام داند آن حضرت را و كمالات و حالات آن حضرت را نداند مانند اكثر عوام كه از جهة آن جماعت هزار حج است و از جهة خوبان هزار هزار حج، و ممكن است كه از جهة اثنى عشرى هزار هزار حج باشد و از جهة غير ايشان هزار حج و آن نيز از اثنى عشرى باشد چنانكه احاديث بسيار بر اين مضمون وارد است و اللَّه تعالى يعلم.

(و روى الحسين بن زيد عن ابى جعفر صلوات اللَّه عليه قال سمعته يقول يخرج رجل من ولد موسى اسمه اسم امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه فيدفن فى ارض طوس و هى من خراسان يقتل فيها بالسمّ فيدفن فيها غريبا فمن زاره عارفا بحقّه اعطاه اللَّه عزّ و جلّ اجر من أنفق من قبل الفتح و قاتل.)

و در حسن كالصحيح بلكه صحيح منقولست از حسين بن زيد بن على ابن الحسين صلوات اللَّه عليهما كه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه او را به فرزندى قبول فرموده بودند و تربيت فرمودند چون زيد شهيد شده بود و او روايت كرد از حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه و ظاهرا سهو از نساخ شده است و او از حضرت امام محمد باقر روايت نكرده است البته، و همين روايت را صدوق در عيون و امالى و غير آن از حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه روايت كرده است كه گفت از آن حضرت شنيدم و فايده اين عبارت كه شنيدم آنست كه احتمال ارسال زايل شود، و حديثى كه باين عنوان روايت شود نزد ارباب حديث صريحست در عدم ارسال بخلاف عن ابى جعفر فقط كه احتمال ضعيفى دارد كه بواسطه روايت كرده باشد و اگر نه اين بود كه صدوق در كتب ديگر از آن حضرت صلوات اللَّه عليه روايت كرده بود در اينجا اگر سمعته نبود احتمال مى‏رفت كه از حضرت امام محمد باقر بواسطه روايت كرده باشد خصوصا هر گاه‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 552

واسطه معصوم بوده باشد.

و در حديث ابو بصير گذشت در فوايد كه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه تجويز فرمودند كه هر چه را از من شنيده باشى از پدرم روايت مى‏توانى كرد و بر عكس و اگر همه را از پدرم روايت كنى بهتر است چون هر چه من مى‏گويم حديث پدرم و جدّم و حضرت امير المؤمنين و حضرت رسول اللَّه است صلوات اللَّه عليهم و همه قول اللَّه است و ليكن از جهة آن كه مبادا حمل بر كذب يا سهو كنند اگر نمى‏داند كه از كدام است از احدهما روايت مى‏كند مثل محمد بن مسلم و زراره و غير ايشان حاصل آن كه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه فرزندى از فرزندم موسى به همرسد كه اسم او اسم حضرت امير المؤمنين على باشد صلوات اللَّه عليهما و در زمين طوس كه از شهرهاى خراسانست مدفون شود و روضه حضرت در سناباد است كه از قراى طوس است و الحال بمنزله طوس است چون اينجا به بركت حضرت آبادان شد طوس خراب شد، و فرزندم را زهر دهند و شهيد كنند و در آنجا مدفون شود غريب يعنى كسى از آباء و اجداد او در آنجا نباشد و محتمل است كه غريبا حال باشد از يقتل يعنى در غربت شهيد شود پس كسى كه او را زيارت كند و عارف باشد بحق او حق سبحانه و تعالى عطا كند او را ثواب كسانى كه زر در راه خدا مى‏دادند و جهاد مى‏كردند پيش از فتح مكه معظمه و قبل از فتح مكه جهاد و انفاق هر دو شاق بودند بر نفوس بنا بر اين ثواب هر دو بيشتر بود و حق سبحانه و تعالى فرموده است كه‏ لا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قاتَلَ أُولئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قاتَلُوا وَ كُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنى‏ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ و ترجمه‏اش اين است كه مساوى نيستند از شما جمعى كه مالهاى خود را در راه جهاد صرف نمودند و جهاد كردند

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 553

پيش از فتح مكه، آن جماعت درجه ايشان عظيمتر است از آن جمعى كه بعد از فتح مكه انفاق كردند و جهاد نمودند، و بعد از آن تدارك لا حقين فرمود كه ما همه را وعده بهشت كرده‏ايم پيشينيان و پسينيان را و حق سبحانه و تعالى به اعمال شما مطلع و داناست و غرض شما را مى‏داند.

(و روى البزنطىّ عن الرّضا صلوات اللَّه عليه قال ما زارني احد من أوليائي عارفا بحقّى الّا شفعت فيه يوم القيمة.)

و به اسانيد صحيحه و حسنه كالصحيحه منقولست كه آن حضرت صلوات اللَّه عليه فرمودند كه هر كه به زيارت من آيد از دوستان من و حق مرا شناسد به آن كه مرا امام واجب الاطاعه داند البته در روز قيامت حق سبحانه و تعالى مرا شفاعت دهد كه او را شفاعت كنم يا مرا شفاعت مقبوله دهد كه چون او را شفاعت كنم قبول فرمايد، و معلوم نيز مى‏توان خواند يعنى شفاعت كنم او را.

(و قال ابو جعفر محمّد بن علىّ الرّضا صلوات اللَّه عليه انّ بين جبلى طوس قبضة قبضت من الجنّة من دخلها كان آمنا يوم القيمة من النّار)

و منقولست در صحيح و كالصحيح از ابو هاشم جعفرى كه حضرت امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه فرمودند كه در ميان دو كوه طوس پاره از زمين است كه از بهشت برداشته‏اند و آن مشهد مقدس آن حضرت است هر كه داخل شود در آن روضه بقصد زيارت در روز قيامت ايمن خواهد بود از آتش جهنم.

(و قال صلوات اللَّه عليه ضمنت لمن زار قبر ابى صلوات اللَّه عليه بطوس عارفا بحقّه الجنّة على اللَّه عزّ و جلّ)

و منقول است در حسن كالصحيح از عبد العظيم حسنى كه مدفونست در رى كه حضرت امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه فرمودند كه هر كه‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 554

زيارت كند قبر پدرم را صلوات اللَّه عليه من از جانب حق سبحانه و تعالى ضامنم كه او را به بهشت برم حسب الامر و حسب الوعد الهى.

(و قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله ستدفن بضعة منّي بخراسان ما زارها مكروب الّا نفّس اللَّه كربته و لا مذنب الّا غفر اللَّه له ذنوبه)

و كالصحيح منقولست از جابر كه حضرت امام محمد باقر صلوات اللَّه عليه روايت فرمودند كه از آباى خود صلوات اللَّه عليهم كه آن حضرت صلى اللَّه عليه و آله فرمودند كه عن قريب است كه پاره از تن من مدفون خواهد شد در خراسان و هر مغموم حزينى كه زيارت كند او را البته حق سبحانه و تعالى غم او را زايل كند و هر گناه كارى كه او را زيارت كند البته حق جل و علا گناهان او را بيامرزد و امثال اين حديث را عامه روايت كرده‏اند در معجزات آن حضرت به اعتبار اخبار از آينده مثل شهادت حضرت امير المؤمنين و حسنين صلوات اللَّه عليهم.

(و روى النّعمان بن سعد عن امير المؤمنين علىّ بن ابى طالب صلوات اللَّه عليه انّه قال سيقتل رجل من ولدى بأرض خراسان بالسّمّ ظلما اسمه اسمى و اسم ابيه اسم ابن عمران موسى عليه السّلام الا فمن زاره فى غربته غفر اللَّه له ذنوبه ما تقدّم منها و ما تاخّر و لو كانت مثل عدد النّجوم و قطر الامطار و ورق الاشجار.)

و به اسانيد كالصحيحه منقولست كه حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه فرمودند كه عن قريب مردى از فرزندان من شهيد خواهد شد به زهر در خراسان از روى ظلم كه همنام من باشد و پدرش همنام موسى بن عمران صلوات اللَّه عليه باشد بتحقيق كه هر كه او را در آن غربت زيارت كند حق سبحانه و تعالى گناهان گذشته و آينده او را بيامرزد و اگر چه گناهان او بعدد ستارگان آسمان و قطرات باران و بركت درختان باشد كه همه را حق سبحانه‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 555

و تعالى به بركت زيارت آن حضرت مى‏آمرزد و بر اين مضمون اخبار بسيار وارد شده است.

(و روى حمدان الدّيوانىّ عن الرّضا صلوات اللَّه عليه انّه قال من زارني على بعد دارى اتيته يوم القيمة فى ثلاثة مواطن حتّى اخلّصه من اهوالها اذا تطايرت الكتب يمينا و شمالا و عند الصّراط و عند الميزان)

و به اسانيد كالصحيحه بسيار منقولست كه حضرت ابو الحسن على بن موسى الرّضا صلوات اللَّه عليهما فرمودند كه هر كه از راه دور به زيارت من آيد در روز قيامت در سه موضع به نزد او آيم كه هول و ترس آن مواضع عظيم باشد در وقتى كه نامهاى اعمال پرّان شود و جمعى را كه بدست راست آيد ناجى باشند، و جمعى را كه بدست چپ آيد هالك باشند من نامه ايشان را بدست راست ايشان دهم.

دويم نزد صراط كه جمعى از صراط بجهنم افتند من نگذارم و ايشان را بگذارنم از صراط سيم در وقتى كه اعمال بندگان را به ميزان بسنجند ترازوى عمل ايشان را به زيارت خود سنگين كنم و ايشان را به بهشت برم با خود

(و روى حمزة بن حمران قال قال ابو عبد اللَّه صلوات اللَّه عليه تقتل حفدتى بأرض خراسان فى مدينة يقال لها طوس من زاره إليها عارفا بحقّه اخذته بيدى يوم القيمة و ادخلته الجنّة و ان كان من اهل الكبائر قال قلت جعلت فداك و ما عرفان حقّه قال يعلم انّه امام مفترض الطّاعة غريب شهيد من زاره عارفا بحقّه اعطاه اللَّه عزّ و جلّ اجر سبعين شهيدا ممّن استشهد بين يدى رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله على حقيقة)

و به اسانيد متكثره از صحيح و حسنه كالصحيحه بسيار منقولست از ابن ابى عمير از حمزة بن حمران كه نزد اين شكسته صحيح الحديثست به تتبّع‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 556

بسيار كه حضرت امام جعفر صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند كه فرزند زاده من شهيد خواهد شد در زمين خراسان در شهرى كه آن را طوس مى‏گويند هر كه به آن جا رود به زيارت او عارف باشد بحق او فرداى قيامت بدست خود دستگيرى او كرده به بهشتش برم و اگر چه از اهل كباير باشد كه گناهان كبيره بسيار داشته باشد يا كارش در دنيا گناهان كبيره حمزه گفت عرض نمودم كه عرفان حق چه معنى دارد فرمودند كه آنست كه بداند كه او اماميست كه حق سبحانه و تعالى اطاعت او را واجب گردانيده است بر خلايق، و غريبست بانكه مدفونست در پهلوى بدترين خلق خدا كه هارون است لعنه اللَّه، و مامون او را شهيد كرد بنا حق، نه مثل كفره سنّيان تينان كه اعتقاد ايشان امامت و خلافت كافران بنى اميه و بنى عباس است و اعتقاد ايشان اينست كه بر ايشان واجب بود كه اطاعت آن كافران كنند و اگر اطاعت نكنند واجب القتلند «قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»* هر كه آن حضرت را زيارت كند و عارف بحق آن حضرت باشد حق سبحانه و تعالى او را عطا فرمايد ثواب هفتاد شهيد از شهيدانى كه در برابر حضرت سيد المرسلين شهيد شده باشد با معرفت حق يا شهادت حقيقى نه مجازى چنانكه وارد است كه موت غريب شهادتست، و مؤمن هر جا كه بميرد شهيد شده است، از اين باب شهادت نباشد بلكه كشته شده باشد.

و صدوق بعد از اين حديث در عيون گفته است كه در حديث ديگر منقولست يعنى باين سند على الظاهر كه حضرت صادق صلوات اللَّه عليه فرمودند و اشاره به حضرت امام موسى كاظم كردند كه فرزند اين فرزندم شهيد خواهد شد در طوس و زيارت نخواهد كرد او را از شيعيان ما مگر نادر بسيار نادر يا يكانهاى عالم از خوبان، و على اى حال تفسير حديث اول مى‏كند كه زيارت نمى‏كنند او را مگر خواص شيعه چنانكه گذشت‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 557

(و روى الحسن بن علىّ بن فضّال عن ابى الحسن علىّ بن موسى الرّضا صلوات اللَّه عليهما انّه قال له رجل من اهل خراسان يا ابن رسول اللَّه رأيت رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله فى المنام كانّه يقول لي كيف أنتم اذا دفن فى ارضكم بضعتى و استحفظتم وديعتي و غيّب فى ثراكم نجمى فقال له الرّضا صلوات اللَّه عليه انا المدفون فى ارضكم و انا بضعة من نبيّكم و انا الوديعة و النّجم الا فمن زارني و هو يعرف ما أوجب اللَّه تبارك و تعالى من حقّى و طاعتى فأنا و آبائي شفعاؤه يوم القيمة و من كنّا شفعاءه نجا و لو كان عليه مثل وزر الثّقلين من الجنّ و الانس و لقد حدّثنى ابى عن جدّى عن ابيه صلوات اللَّه عليهم انّ رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله قال من رآني فى منامه فقد رآني لأنّ الشيطان لا يتمثّل فى صورتى و لا فى صورة احد من اوصيائى و لا فى صورة واحد من شيعتهم و انّ الرّؤيا الصّادقة جزء من سبعين جزءا من النبوّة)

و به اسانيد صحيحه منقولست از حسن كه شخصى از اهل خراسان عرض نمود به آن حضرت صلوات اللَّه عليه كه يا ابن رسول اللَّه در واقعه ديدم حضرت سيد المرسلين صلى اللَّه عليه و آله را كه گويا بمن مى‏گويد كه چگونه خواهد بود حال شما هر گاه مدفون شود در زمين شما پاره تن من و به شما سپارند كه حفظ كنيد امانت مرا، و غايب شود در خاك شما ستاره من.

و اين عبارت سه احتمال دارد يكى آن كه بشارتى باشد اهل خراسان را به آن كه محل دفن آن حضرت خواهد بود، و اشاره باشد بانكه بعد از وفات آن حضرت تعهد قبر آن حضرت بكنند و در تعظيم آن بكوشند و بدانند كه تعظيم آن حضرت تعظيم رسول حق سبحانه و تعالى است و زيارت آن حضرت زيارت آن حضرتست و استخفاف آن حضرت استخفاف‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 558

به آن حضرتست، و احتمال ديگر آنست كه حضرت سيد الانبياء تهديد ايشان فرمايد كه بدا حال شما اگر بگذاريد كه آن حضرت را شهيد كنند بلكه مى‏بايد همگى حفظ آن حضرت حيّا و ميّتا بكنيد، يا آن كه غرض اظهار امامت حضرتست به آن شخص تا سبب هدايت او و ديگران شود و اعم از همه اظهر است، و جواب حضرت نيز مثل رؤياست كه فرمودند كه من مدفون خواهم شد در زمين شما و منم پاره تن رسول خدا و پاره تن برادر و نفس رسول خدا، و منم آن كسى كه امانت حق سبحانه و تعالى‏ام كه بر شما واجب گردانيده است كه حفظ و حمايت و رعايت من كنيد در حيات و بعد از وفات، و منم ستاره كه در احاديث متواتره وارد شده است كه ائمه اهل بيت صلوات اللَّه عليهم مانند ستارگانند كه هر ستاره كه فرو مى‏رود ستاره ديگر طالع مى‏شود، و ستارگان سبب بقاى آسمانهاست چون در روز قيامت ستارگان خواهند ريخت و آسمان نيز مطوى خواهد شد، و هم چنين ائمه عشر سبب بقاى آسمانها و زمينهايند و چون همه بروند عالم فاسد مى‏شود.

پس فرمودند كه بتحقيق كه هر كه مرا زيارت كند و داند كه حق سبحانه و تعالى مرا امام واجب الاطاعة عالميان گردانيده است و در اكثر روايات زيارات اين شرط واقع است تا دلالت كند بر آن كه امامت از اصول دين است و كسى كه اصلى از اصول دين را نداند، هيچ عبادتى نافع نيست او را چنانكه مكرر گذشت و در زيارت آن حضرت اين شرط بيشتر واقع است چون جمعى از شيعه از دين برگشتند و فطحى و واقفى شدند و از اين جهت بود كه حق سبحانه و تعالى آن حضرت را چنين كرد كه آمدند در ميان خلايق و معجزات بسيار از آن حضرت صلوات اللَّه عليه ظاهر شد تا حجت الهى بر

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 559

همه تمام شد و اعجاز آن حضرت منقطع نشد، و كم سالى است كه معجزات باهره ظاهر نشود حتى بر اهل بلخ و بخارا و سمرقند كه كورهاى مادر زاد و شلها و با بيماريهاى مزمنه شفا مى‏يابند، و اعجاز آن حضرت اعجاز همه ائمه است صلوات اللَّه عليهم زيرا كه آن حضرت امامتش موقوفست بر امامت ائمه سابقه و خود بقيه ائمه را بيان مى‏فرمودند، و هم چنين ائمه بعد از آن حضرت صلوات اللَّه عليهم نيز ظاهر مى‏ساختند معجزات بسيار از جهة دفع شبهاتى كه در ميان خلايق به همرسيده بود مثل همين راوى كه ابن فضال است او لا قايل بود به امامت عبد اللَّه افطح با نهايت زهد و ورع و ملازمت حضرت امام رضا و نقل معجزات بسيار از آن حضرت تا در اواخر عمر برگشت، و بسيارى از بزرگان اصحاب حضرت امام جعفر صادق و حضرت امام موسى كاظم صلوات اللَّه عليهما باين شبهه مبتلا شدند كه ملعونى القاى اين شبهه كرد كه ائمه معصومين صلوات اللَّه عليهم خلفاى الهى‏اند و محبوبان حق سبحانه و تعالى‏اند چون حق سبحانه و تعالى بگذارد كه ظالمان و كافران ايشان را بكشند! البته شبيه ايشان را كشته‏اند مثل حضرت عيسى صلوات اللَّه عليه و هيچ فكر نكردند در احاديث متواتره و آيات بسيار كه هميشه دوستان الهى ممتحن بودند و بلا موكّل است به انبياء و اوصياء و هر كه شباهتش به ايشان بيشتر باشد پس هر كه اشبهه باشد، و از اين جهت بسيارى كه واقفى شده بودند و فطحى به سبب كثرت معجزات كه ديدند برگشتند، و شيطان دشمنى است بزرگ مى‏بايد كه مؤمنان هميشه متوسل بجناب اقدس الهى باشند و پناه به خداوند خود برند از شر اين دشمن.

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 560

پس هر كه مرا زيارت كند با ايمان بمن و امام واجب الاطاعه داند مرا و با ايمان به پدرانم كه ايشان را امامان واجب الاطاعه داند من و پدرانم صلوات اللَّه عليهم همه شفيعان او باشيم در روز قيامت، و هر كه ما شفيع او باشيم البته ناجيست و حق سبحانه و تعالى رد شفاعت ما نمى‏كند اگر چه آن شخص گناهان جميع انس و جن داشته باشد، و بعد از آن بيان حقيقت خواب او را فرمودند كه حديث كرد مرا پدرم از جدم از پدرش صلوات اللَّه عليهم كه حضرت سيد المرسلين صلى اللَّه عليه و آله فرمودند كه هر كه مرا در خواب ببيند مرا ديده است زيرا كه شيطان بصورت من در نمى‏تواند آمد و نه بصورت هيچ يك از اوصياء من و نه بصورت هيچ يك از شيعيان اوصياء من، و به درستى كه خواب درست كه انبياء و اوصياء را صلوات اللَّه عليهم در خواب ببينند يك جزو است از هفتاد جزو از نبوت. و بسيارى از وحيهاى انبياء اولى العزم در واقعه بود چنانكه واقعات آن حضرت متواتر است و حق سبحانه و تعالى در قرآن مجيد فرموده است كه‏ لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيا بِالْحَقِ‏ يعنى بتحقيق يا بذات خودم قسم ياد مى‏كنم كه خداوند شما كه منم راست كردم خواب رسولم را كه حق است كه هر آينه داخل مسجد الحرام خواهيد شد ايمن از شر كفار، و عمره به جا خواهيد آورد، و جمعى سر خواهيد تراشيد، و جمعى تقصير خواهيد كرد از جهة محل شدن از احرام، و موافق آن چه ديده بودند واقع شد، و خواب حضرت ابراهيم كشتن اسماعيل و اسحاق را، و خواب يوسف و غير آن كه در روايات و احاديث واقع شده است و مشهور است در اخبار بسيار كه حضرت سيد المرسلين صلى اللَّه عليه و آله هر روز خواب خود را بيان مى‏فرمودند و

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 561

از صحابه نيز مى‏پرسيدند كه آيا خواب خوبى ديده‏ايد و حضرت تعبير مى‏فرمودند، و هم چنين ائمه هدى صلوات اللَّه عليهم و انكار رؤيا صادقه انكار ضرورى است از ضروريات دين مبين و شبهات مى‏كنند كه اگر كسى خواب ببيند رسول خدا يا ائمه هدى را صلوات اللَّه عليهم كه امر كنند به فسق آيا عمل مى‏توان كرد و جوابش اينست كه فرض محال است و هرگز نشده است و نخواهد شد.

(و روى عن ابى الصّلت عبد السّلام بن صالح الهروىّ قال سمعت الرّضا صلوات اللَّه عليه يقول و اللَّه ما منّا الّا مقتول شهيد فقيل له فمن يقتلك يا ابن رسول اللَّه (ص) قال شرّ خلق اللَّه فى زمانى يقتلنى بالسّمّ ثمّ يدفننى فى دار مضيعة (مضيّقة خ م ط) و بلاد غربة الا فمن زارني فى غربتى كتب اللَّه له اجر مائة الف شهيد و مائة الف صديق و مائة الف حاجّ و معتمر و مائة الف مجاهد و حشر فى زمرتنا و جعل فى الدّرجات العلى من الجنّة رفيقنا)

و منقولست در حسن كالصحيح از ابو الصلت كه از هراة بود و ليكن شيعه بود و شيعه هروى بى چيزى نيست اگر چه ثقه و صحيح الحديث است و شيعيان جمعى او را سنى مى‏دانند و سنيان او را شيعه مى‏دانند و ظاهرا شيعه بوده است بحسب باطن و سنى بوده است بحسب ظاهر كه گفت شنيدم از حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه كه مى‏فرمودند كه و اللَّه كه هيچ يك از ما ائمه معصومين صلوات اللَّه عليهم نيستند كه شهيد نشده باشند يا نشوند خواه به شمشير و خواه به زهر، پس كسى كه عرض نمود كه شما را كه شهيد خواهد كرد اى فرزند رسول اللَّه حضرت فرمودند كه بدترين خلق خدا

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 562

در زمان من مرا شهيد خواهد كرد به زهر و مرا دفن خواهد كرد در خانه زبونى كه بدترين خانها باشد به اعتبار هم‏سايه بد كه هارونست و در بلاد غربت كه از فرزندان و خويشان دور باشم، و دور نيست كه مراد از غربت مجاورت آن سگ باشد. بتحقيق كه هر كه زيارت كند مرا در غربت من كه در اين موضع باشد نه از دور، يا آن كه بداند مظلوميّت مرا حق سبحانه و تعالى بنويسد از جهة او ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق كه معصوم باشند يا كسانى كه جميع آن چه پيغمبران فرموده باشند تصديق كرده باشند يا اول تصديق كرده باشند.

چنانكه عامه به تواتر نقل كرده‏اند كه صديقان سه كس بودند مؤمن آل فرعون، و مؤمن آل ياسين كه حبيب نجار بود، و افضل صديقان حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه كه اول كسى كه تصديق حضرت سيد المرسلين صلى اللَّه عليه و آله كرد از مردان شاه مردان بود چنانكه در فردوس الاخبار عامه مذكور است، و ايضا مذكور است در آن كه آن حضرت فرمودند كه ملائكه هفت سال صلوات بر من و على و خديجه مى‏فرستادند زيرا كه مسلمانى نبود بغير از ايشان، و بنويسند از جهة او ثواب صد هزار حج و عمره و صد هزار مجاهد فى سبيل اللَّه و محشور شود با ما و در درجات بلند بهشت رفيق ما باشد.

(و روى الحسن بن علىّ بن فضّال عن ابى الحسن الرّضا صلوات اللَّه عليه انّه قال انّ بخراسان لبقعة ياتى عليها زمان تصير مختلف الملائكة فلا يزال فوج ينزل من السّماء و فوج يصعد إلى أن ينفخ فى الصّور فقيل له يا ابن رسول اللَّه و أيّة بقعة هذه قال هى بأرض طوس فهى و اللَّه روضة

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 563

من رياض الجنّة من زارني فى تلك البقعة كان كمن زار رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله و كتب اللَّه تبارك و تعالى له ثواب الف حجّة مبرورة و الف عمرة مقبولة و كنت انا و آبائي شفعاؤه يوم القيمة.)

و در صحيح و كالصحيح بسيار منقولست كه آن حضرت صلوات اللَّه عليه فرمودند كه بتحقيق كه در خراسان قطعه از زمين هست كه زمانى بيايد كه محل تردد ملائكه باشد و هميشه طايفه از ايشان به آسمان روند و طايفه از آسمان به زير آيند تا روزى كه اسرافيل بدمد صور را و همه كس حتى فرشتگان بميرند عرض نمودند كه يا ابن رسول اللَّه كدام بقعه است اين بقعه كه مى‏فرماييد حضرت فرمودند كه اين بقعه در زمين طوس خواهد بود و اين بقعه و اللَّه كه روضه‏ايست از روضهاى بهشت هر كه مرا زيارت كند در اين بقعه چنانست كه حضرت سيد الأنبياء (ص) را زيارت كرده باشد و حق سبحانه و تعالى بنويسد از جهة او ثواب هزار حج مقبول و هزار عمره پسنديده و من و پدران من همه شفاعت كنيم او را در روز قيامت.

(و قال رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و اله ستدفن بضعة منّي بأرض خراسان لا يزورها مؤمن الّا أوجب اللَّه تعالى له الجنّة و حرّم جسده على النّار)

و كالصحيح از آن حضرت منقول است كه عن قريب است كه پاره از تن مرا دفن كنند در زمين خراسان و زيارت نكند مؤمنى آن پاره تنم را مگر آن كه حق تعالى بهشت را از جهة او واجب گرداند و بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند.

و در صحيح از ابن ابى نجران منقولست كه گفت از حضرت امام‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 564

محمد تقى صلوات اللَّه عليه سؤال كردم كه چه مى‏فرماييد در ثواب زيارت پدرت حضرت فرمودند كه ثوابش بهشت است و اللَّه.

و در صحيح از على بن اسباط منقولست كه او نيز از آن حضرت صلوات اللَّه عليه اين سؤال كرد حضرت فرمودند كه و اللَّه كه ثوابش بهشت است و اللَّه كه بهشت است و در صحيح از ايوب بن نوح منقولست كه گفت از آن حضرت صلوات اللَّه عليه شنيدم كه هر كه زيارت كند پدر مرا در طوس حق سبحانه و تعالى گناهان گذشته و آينده او را بيامرزد و چون روز قيامت شود منبرى از جهة او نصب كنند در برابر منبر حضرت سيد الانبياء صلى اللَّه عليه و آله تا از حساب خلايق فارغ شوند.

و در صحيح از وشّاء منقولست كه حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا صلوات اللَّه عليهما فرمودند كه عن قريب مرا زهر خواهند داد و شهيد خواهند كرد پس كسى كه مرا زيارت كند گناهان گذشته و آينده او را بيامرزند و منقولست در حسن كالصحيح از ياسر كه آن حضرت صلوات اللَّه عليه فرمودند كه از جهة زيارت قبور سفر نمى‏توان كرد مگر از جهة زيارت قبور حضرات سيد المرسلين و ائمه طاهرين صلوات اللَّه عليهم، و به درستى كه مرا شهيد خواهند كرد به زهر از روى ظلم و مرا دفن خواهند كرد در غربت پس كسى كه بار بندد از جهة زيارت من دعاى او را مستجاب و گناهان او را بيامرزند.

و در حسن كالصحيح از سليمان بن حفص منقولست كه گفت از حضرت امام موسى كاظم صلوات اللَّه عليه شنيدم كه هر كه زيارت كند قبر

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 565

فرزندم على را او را نزد حق سبحانه و تعالى ثواب هفتاد حج مقبول است عرض كردم كه هفتاد حج مقبول فرمودند بلى و هفتاد هزار حج عرض نمودم كه هفتاد هزار حج؟ پس فرمودند كه بسيار حجى كه مقبول نشود هر كه زيارت كند آن حضرت را و شبى نزد آن حضرت بروز آورد چنان باشد كه زيارت كرده است حق سبحانه و تعالى را يعنى انبياء و اوصياء را در عرش چون زيارت ايشان زيارت خداست عرض كردم از روى تعجب كه چنان باشد كه زيارت خدا كرده باشد در عرش فرمودند كه بلى چون روز قيامت مى‏شود چهار كس از پيشينيان و چهار كس از پسينيان بر عرش حق سبحانه و تعالى باشند امّا پيشينيان حضرات نوح و ابراهيم و موسى و عيسى‏اند صلوات اللَّه عليهم و اما چهار ديگر محمد و على و حسن و حسين‏اند پس جا مى‏دهند و مى‏نشينند با ما زيارت كنندگان قبور ائمه صلوات اللَّه عليهم و به درستى كه زوّار قبر فرزندم. علىّ بن موسى الرّضا درجه ايشان رفيعتر و عطاى ايشان بيشتر باشد و بائمه هدى صلوات اللَّه عليهم نزديكتر خواهند بود.

و كلينى و شيخ همين روايت را به همين عبارت روايت كرده است كالصحيح از يحيى بن سليمان مازنى از آن حضرت صلوات اللَّه عليه و ممكن است كه در وقت افاده آن حضرت هر دو حاضر بوده باشند و اگر نه اين بود كه اين روايت در امالى بسيار مصحح از سليمان بن حفص منقولست و هم چنين در ساير كتب صدوق ممكن بود كه حمل كنيم بر تصيحيف نساخ و اللَّه تعالى يعلم و از عبارت حديث ظاهر شد كه مراد از زيارت خدا زيارت انبياء و اوصيا (ص) است چنانكه مصرحا گذشت از حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه.

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 566

و كالصحيح منقولست از ابو الصلت هروى كه نزد حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه بودم كه جمعى از اهل قم داخل شدند و سلام كردند حضرت جواب سلام ايشان را دادند و ايشان را به نزديك خود جا دادند و بعد از آن فرمودند كه خوش آمده‏ايد و به خانه خود آمده‏ايد به درستى كه شيعه ماييد حقا و عنقريبست كه به زيارت قبر من خواهيد آمد در طوس و به درستى كه هر كه غسل زيارت كند و بعد از آن مرا زيارت كند از گناهان بيرون آيد مثل روزى كه از مادر متولد شده باشد.

و كالصحيح منقولست از عبد العظيم كه گفت از حضرت امام على نقى صلوات اللَّه عليه شنيدم كه فرمودند كه حق سبحانه اهل قم و آبه را آمرزيد به سبب آن كه به زيارت جدم على بن موسى الرّضا صلوات اللَّه عليه مى‏روند به درستى كه هر كه به زيارت آن حضرت رود و در راه يك قطره باران بر او بارد حق سبحانه و تعالى بدنش را بر آتش دوزخ حرام گرداند.

و از محمد بن سليمان منقولست كه گفت سؤال كردم از حضرت امام محمد تقى صلوات اللَّه عليه كه اگر كسى حج اسلام حج تمتع را با عمره كرده باشد بعد از آن زيارت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله كرده باشد بعد از آن زيارت پدرت حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه را كرده باشد و عارف بحق آن حضرت باشد و داند كه آن حضرت امام واجب الاطاعه و حجت الهى است بر خلايق و در شهرستان علوم الهى است كه به خدا نمى‏توان رسيد الا از راه متابعت آن حضرت و بر آن حضرت سلام كرده باشد ديگر زيارت حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه كرده باشد، ديگر ببغداد آمده باشد و زيارت حضرت امام موسى كاظم كرده باشد و بعد از آن بشهر خود رفته باشد و چون سال ديگر شود حق سبحانه و تعالى او را خرجى راه‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 567

حج كرامت كرده باشد كدام افضل است آن كه باز بحج رود با به خراسان رود به زيارت پدرت حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه و بر آن حضرت سلام كند؟ حضرت فرمودند كه بلكه به خراسان مى‏آيد و سلام بر پدرم مى‏كند افضل است، و بهتر آنست كه در ماه رجب به زيارت آن حضرت رود و ليكن الحال خوب نيست رفتن زيرا كه تشنيع سلطان وقت هست بر زيارت آن حضرت بر ما و شما. و آن معتصم عليه اللعنة و العذاب الشديد بود كه منع كرده بود از زيارت ائمه معصومين صلوات اللَّه عليهم و آن حضرت صلوات اللَّه عليه در مدت پادشاهى مامون در مدينه مشرفه بود و چون مامون بجهنم رفت معتصم حضرت را از مدينه طلبيد ببغداد و چون ببغداد رسيدند حضرت را زهر داد و آن حضرت شهيد شدند و در عقب جدش مدفون شد در مقابر قريش.

و كالصحيح منقولست از ابراهيم بن عقبه كه عريضه به خدمت حضرت امام على نقى صلوات اللَّه عليه نوشتم و از آن حضرت سؤال كردم از زيارت حضرت ابى عبد اللَّه الحسين صلوات اللَّه عليه، و از زيارت كاظمين صلوات اللَّه عليهما پس حضرت در جواب نوشتند كه حضرت امام حسين صلوات اللَّه عليه مقدّمند، و زيارت كاظمين زيارت دو معصوم است و ثوابش بيشتر است.

و در صحيح از ابو هاشم جعفرى منقولست كه حضرت امام حسن عسكرى صلوات اللَّه عليه فرمودند كه قبر من در سر من راى سبب ايمنى شيعه و سنى است، و بركت آن حضرت دوست و دشمن را احاطه فرموده است چنانكه قبر كاظمين سبب امان بغداد شد بروايت زكريا بن آدم از حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه، و احاديث بسيار در فضيلت زيارات‏

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه، ج‏8، ص: 568

ائمه معصومين جميعا و خصوصا وارد است و متواتر است در زيارت هر يك كه ثواب آن ثواب زيارت حضرت سيد المرسلين است و بهشت واجب مى‏شود در زيارت هر يك از ايشان، به همين اكتفا شد از خوف اطالت.[1]

 

 



[1]مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقيه - قم، چاپ: دوم، 1414 ق.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
امام حسن (ع) : اهل مسجد زائران خدا هستند و بر زیارت شونده است كه به زائرانش هدیه ای بدهد.... مسجد نبی اکرم (ص) شهرستان ملایر ، یکی از زیباترین مساجد ملایر میباشد که دقیقا این مسجد واقع در ملایر بلوار انقلاب روبروی آموزش و پرورش شهرستان ملایر قرار دارد.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کلمه مسجد مجموعا چند بار در قرآن کریم آمده است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 731
  • کل نظرات : 480
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 20
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 102
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 111
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 153
  • بازدید ماه : 294
  • بازدید سال : 4,983
  • بازدید کلی : 188,461
  • نوای سایت