نمیدانم خدایا، چگونه این بار جدایی عمو کمال را تحمل کنیم،

او وارسته بود، قلمش اصالت داشت، میل به شهادت داشت، نترس و جسور، سختی کشیده بود و مهربان، قلبش برای دوستان می تپید، با محبت و مهمان نواز، نیازش بسوی خدا بود، خدایا چگونه باور کنم که او دیگر نیست.

خداوند رحمتش کندبه خانواده اش شکیبایی وسلامتی عنایت فرماید

یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم/ ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی

خدايا اين‏ ماه رمضانى است که در آن قرآن را نازل فرمودى و اکنون رو به رفتن است و پناه مى‏ برم به ذات‏ بزرگوارت اى پروردگار من که سپيده دم امشب بر من بزند يا ماه رمضان بر من بگذرد و از تو در پيش من پيگرد يا گناهى باشد که بخواهى مرا در روز ديدارت عذاب فرمائى...  خدايا قرارش مده آخرين ديدار از روزه ‏ام در ماه رمضان و پناه مى‏برم‏ به تو از آنکه سپيده دم امشب بر من بزند جز آنکه مرا آمرزيده باشى‏...

 خدايا قرارش مده آخرين ديدار ما از روزه‏مان در ماه رمضان و اگر چنين کرده ‏اى پس مرا مورد رحمت قرار ده و قرارم مده در زمره محرومان‏...

اى زنده اى پاينده اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى بخشاينده دنيا و آخرت‏ و مهربان آن دو اى مهربانترين مهربانان اى معبود پيشينان و پسينيان گناهانمان را بيامرز و نمازها و روزه ‏ها و شب زنده‏ داري هایمان را بپذير...

خدايا سينه ‏ام را بوسيله قرآن بگشا و به کار انداز به دستورات قرآن بدنم را و روشن گردان بوسيله قرآن‏ ديده ‏ام را و باز کن به قرآن زبانم را و کمکم ده به (عمل) بدان تا زنده‏ام دارى زيرا هيچ جنبش و نيرويى نيست‏ جز به تو...

خدايا از تو خواهم اطمينان و خشوع خاشعان درگاهت را و اخلاص اهل يقين و رفاقت با نيکان و استحقاق پيدا کردن براى درک حقايق ايمان و نصيبى از هر خير و سلامتى از هر گناه و لازم شدن مهر و رحمتت و موجبات آمرزشت و رسيدن به بهشت و رهائى از دوزخ‏

دوستان عزیز؛ برای کمک به هم نوعانمون که رو تخت بیمارستان هستند و نیاز به گروه های خونی مختلف دارند، از همگی تقاضا دارم، اگر ممکنه برای اهداء خون به پایگاههای انتقال خون مراجعه کنید. اگر تونستید زودتر اقدام کنید. شاید خون شما جون یه بچه، یه مادر، یه پدر و یا ... رو نجات بده.

راستی ارائه اصل كارت شناسايي (كارت ملي،  شناسنامه و يا گواهينامه) جهت اهداي خون الزامي است.

خدا خیرتون بده

ﺷﻮﺥ ﻃبعی بی‌نظیر ﻳﮏ شهید ﺍﻳﺮﺍنی ﺗﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺁﺧﺮ... ﻣﺼﺎﺣﺒﻪﮔﺮ: ﺗﺮﮐﺶ ﺧﻤﭙﺎﺭﻩ سینه‌اش ﺭُﻭ ﭼﺎﮎ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﻭی ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺯﻣﺰﻣﻪ می‌کرﺩ. ﺩﻭﺭﺑﻴﻦ ﺭُﻭ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻻی ﺳﺮﺵ ﺩﺍﺷﺖ آﺧﺮﻳﻦ ﻧﻔﺴﺎﺷﻮ می‌زﺩ. ﺍﺯﺵ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ ﺍﻳﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ آﺧﺮ ﭼﻪ ﺣﺮفی ﺑﺮﺍی ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺍﺭی؟

ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﺸﻮﺭﻡ ﻣﻴ‌‌ﺨﻮﺍﻡ ﻭﻗتی ﺑﺮﺍی ﺧﻂ مقدم ﮐُﻤﭙُﻮﺕ می‌فرستن، ﻋﮑﺲ ﺭُﻭی ﮐﻤﭙﻮﺕﻫﺎ ﺭﻭ ﻧَﮑﻨﻦ!
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﺭﻩ ﺿﺒﻂ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺮﺍﺩﺭ، ﻳﻪ ﺣﺮﻑِ ﺑﻬﺘﺮی ﺑﮕﻮ
ﺑﺎ ﻫﻤﻮﻥ ﻃﻨﺎﺯی ﮔﻔﺖ: آﺧﻪ ﻧﻤﻴﺪﻭنی، ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﻢ، ﺭُﺏ ﮔﻮﺟﻪ ﺍﻓتاده...!
و لحظاتی بعد چشمانش را بست، لبخندی زد و شهید شد............"
شهید رضا قنبری، معروف به "شهید خندان"تهران سال 1364

برای رد شدن از سيم خاردار بايد يک نفر روی سيم خاردار می خوابيد تا بقيه از روش رد بشن داوطلب زياد بود قرعه انداختند افتاد بنام يک جوان همه اعتراض کردند الا يک پيرمرد گفت چکار داريد بنامش افتاده ديگه عجب پيرمرد سنگدلی،  دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوان. جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سيم خاردار در دلها غوغائی شد بچه ها گريان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان همه رفتند الا پيرمرد.

گفتند بيا: گفت: نه شما بريد من بايد بدن پسرم رو ببرم برای مادرش، 

مادرش منتظره

در پی رجز خوانی شبکه های غربی که گروه تروریستی داعش را به عنوان نماد اسلام معرفی میکنن بر آن شدیم که گذشته خود اروپایی ها را به یادشان بیاوریم تا دایه مهربان تر از مادر نشوند!!

اسلام دین خوبی هاست و ما برای حفظش جانمان را نیز می دهیم و هرچه میکنیم و خواهیم کرد برای آخرت هست و که جز بر سایه دین مبین اسلام نخواهد بود.
فرانسه اولین کسانی بودند که سر مردم را از بدنشان جدا می کردن!!
سر مردم چگونه در دست فرانسوی ها هست؟؟
اونوقت همین ها هستند ایران را متهم به نقض آزادی بیان می کنن!!

سوال :

چرا در زمان قدیم رویت ماه اول رمضان و آخر آن ساده بود و این حرفها که امروزه درست شده است را نداشت ؟

پاسخ این پرسش را در کلامی از حضرت علی علیه السلام میابیم (ادامه مطلب)